خوب این جریان مضری است. آمریکا از این کار که علیهاش شد ضربه خورد؛ آن کسی که این کار را کرده الان خودش یک مرکزی شده برای اینکه هرجا بخواهند از او استفاده کنند، در عربستان بیشتر از همه؛ چون مذاکرات، مکاتبات و روابط خارجی عربستان بسته بود - و حالا هم همینطور است - راجعبه آنها یا نمیدانند، یا خیلی کم میدانند. این اسناد که منتشر شده، درعین حال زمینهای را هم بهوجود آورد تا هرکه میخواهد دروغ بگوید و این اسناد را جعل کند؛ تا زمان تکذیبش فرابرسد. حالا برای عربستان سنگین تمام میشود و آثار منفیاش هم به این آسانی تمام نمیشود.
الان حمایت ایران از عراق در چه حدی است؟
ما الان عراق را مثل خودمان مهم میدانیم؛ اولا کشور واقعا مهمی است؛ هم از لحاظ نقطه جغرافیایی جای مهمی است و هم از لحاظ منابع طبیعی. عراقیها هم مردم خوبی هستند. در زمان صدام بهدلیل قدرت دیکتاتوری صدام اینها یک مجموعه واحد بودند ولی بعد از صدام آن مجموعه 3بخش یا حتی بیشتر یعنی 4 بخش متضاد شد و گاهی هم درحال جنگ که کمکم دارد خودنمایی میکند و این وضعشان نگرانکننده است. اگر انشاءا... عقلانیت زعمای عراق ادامه پیدا کند و سعی کنند این اختلافات سطحی را کنار بگذارند و وحدتی روی تمامیت ارضی خود و وحدت ملیشان ایجاد کنند، عراق کاملا میتواند کشور نیرومندی در منطقه باشد؛ ارتباط ایران با عراق هم جدید نیست؛ در رژیم قبل هم ایرانیهای زیادی آنجا بودند و عراقیهای زیادی هم اینجا بودند؛ اگر روزی مرز ما با آنها لغو روادید شود، همیشه نصف مردم ایران در عراق هستند و نصف مردم عراق هم در ایران هستند. کمکهای ما جدی است و به هیچ چیز هم محدود نیست؛ هرچیزی که عراقیها نیاز داشته باشند و ما امکانش را داشته باشیم به آنها میدهیم و البته روابطمان هم با دولت عراق همیشه خوب بوده است. آقای طالبانی یک بار جملهای گفته بودند که غربیها اظهار نگرانی کرده بودند از اینکه شما دارید ایرانیها را میآورید و این خطر است. او گفته بود: مگر ایرانیها از عراق چه میخواهند؟ الان که همه مسئولین عراق از مریدهای ایران هستند؛ چرا باید برای ما خطر باشد؛ بهتر از ما دیگر دوست پیدا نمیکند، ما هیچ خطری از ایران احساس نمیکنیم، ما را نجات داده و به اینجا رسانده و کمک کرده است. در عراق هیچ طمعی نداریم و از عراق هیچ خطری در شرایط فعلی برای خودمان حس نمیکنیم و حفظ عراق و امنیت عراق را امنیت خودمان میدانیم.
با توجه به همزمانی جنگ عربستان علیه یمن با مذاکرات هستهای در لوزان، این امر چه ارتباطی با آغاز این جنگ دارد؟
نمیدانم! با گروه جدیدی که در عربستان آمدهاند فقط سلمان را در یک مهمانی که در ریاض بود دیدم چون ما را دعوت کرده بود. یکبار باهم نشستیم و خیلی حرف زدیم، همین قدر میشناسم و با بقیه آشنایی ندارم و وقتی هم که میرفتم آنجا بیشتر ملک عبدا... بود و اگر مسئولی هم داشتند، میآمدند. درست نمیدانم چرا این اشتباه را کردند. گفتم که اشتباه است؛ البته ظاهرا اینها برای این است که فکر میکنند این حوثیها شیعه هستند و البته خوب اینها (حوثیها) که شیعه اثنیعشری نیستند و عمده آنها زیدی 4 امامی هستند ولی به هرحال به یک معنا شیعه هستند و جزء مجموعه شیعه حساب میشوند؛ منتها 4 امامی؛ احتمالا آنها با این شرایطی که درست کردهاند از سمت ایران و لبنان و عراق و سوریه، از جانب همه احساس نگرانی میکنند. گفتم در یمن اشتباه بزرگی کردند. بحرین نمونه خوبی است. آنجا با اینکه یک کشور عربی عضو شورای همکاری است ولی لشکرکشی کردند و آمدند علیه شیعه وارد شدند بهخصوص که یمنیها ادعای ارضی هم در عربستان دارند ولی حالا اشتباه کردند. دلایلشان را هم درست نمیدانم؛ شاید هم تحریک شدند. خوب اگر منصور هادی میتوانست بماند، میماند. حالا فرض کنید که عربستان کمکشان کرد، مگر میتواند بماند؟
آیا این جنگ با مذاکرات هستهای ارتباطی داشت؟ چون گفته میشود که عربستان میترسد ایران به توافقی برسد، میگویند که کشور عربستان و رژیمصهیونیستی از نتیجه این توافق میترسند.
اگر هم میترسند راهش همان است که باید از راه صداقت دربیایند. البته عربستان و احتمالاً دیگر کشورهای منطقه اشتباه میکنند. چون ما که ترس نداریم؛ ما که بمب هستهای را تحریم کردیم. چرا از ما بترسند. از اسرائیل باید بترسند. عربستان اصلا میداند که ایران تهدید نیست؛ ما اگر واقعا به فکر قطع کردن روابطمان با عربستان بودیم از آن 400 – 500 نفری که در آن فاجعه مکه شهید دادیم به آسانی نمیگذشتیم؛ ولی بعد برای اینکه روابط دو کشور عادی باشد آن طور رفتار کردیم.
در مصر انقلابی اتفاق افتاد و دومین رئیسجمهور هم بعد از انقلابشان آمد؛ چرا روابط این دو کشور بزرگ منطقه اینطور است؟ الان ایران و ترکیه در خیلی از مسائل با هم اختلاف دارند ولی روابط خوبی دارند. چرا ایران و مصر به یک روابط متوازن نمیرسند و روابط محقق نمیشود؟
البته باید این سوال را بیشتر از مصریها پرسید؛ چون ما که خواستار توسعه هستیم؛ ما مردم مصر را عمدتا حالت اهلالبیتی برایشان میدانیم؛ یعنی آنها واقعا اکثرا عاشق اهل بیت هستند و مشکلی با مردم مصر نداریم؛ چون همسایه هم نیستیم که اختلاف اینجوری داشته باشیم. ولی آنها در مجموعهای در یک سپهر هستند، اولا آمریکاییها آنجا خیلی متنفذ هستند و ارتش مصر را عمدتا آنها تامین میکنند و آنها هم این ارتباط را نمیخواهند؛ ثانیا الان با عربستانسعودی و بعضی جاهای دیگر هم باید همکاری کنند؛ ثالثا اشکالاتی مثلا از حضور ما در سوریه و لبنان دارند و اخیرا عراق هم اضافه شده است.ما در افغانستان هم این مشکلات را داشتیم. آنها از طالبان حمایت میکردند ما موافق نبودیم. خودم با ملک عبدا... زیاد حرف زدم که دارید اشتباه میکنید؛ در پاکستان باز یک نوع از این چیزها هست. در بحرین ما به حضور نظامیشان معترضیم و مجموعه اینها به اضافه آن نگرانیهای بیربطی که دارند. ما از همکاری با عربستان نگرانی نداریم؛ با همین حکام جدیدشان، میتوانیم با هم کار کنیم و رفتوآمد کنیم.
به نظر شما منطقه در خطر جنگ مذهبی است؟
الان از این جهت بدترین زمان است؛ یعنی یک تهاجمی علیه شیعیان در سراسر این کشورها میبینیم. یعنی شیعه را مخالف اصلی درنظر میگیرند و به انواع راهها دارند شیعه را در کشورشان تضعیف میکنند درصورتیکه شیعه اصلا برای آنها نه خطری است نه مشکلی. یک اشتباهی است که اینها میکنند. واقعا میتوانند روی بهترین دوست خود یعنی ایران حساب کنند. ولی در حال حاضر من احساس خطر میکنم. این اختلافاتی که دارد بیشتر میشود و گاهی به کشتار میرسد، ممکن است عمیق شود.
اگر شما بخواهید چشماندازی از آینده روابط با عربستان بگوید چگونه آن را توصیف میکنید؟
6-5 سال پیش در دولت گذشته آخرین سفری که برای زیارت به عربستان رفته بودم از من خواسته شده بود در این سفر مسائل اختلافی با عربستان را حل کنیم. ما بعد از یک مراسم شام که مهمان آقای ملک عبدا... بودیم در یک جلسه طولانی تا نیمهشب خیلی دیروقت آنجا نشستیم و ایشان هم با مشاورین نزدیکش بودند. وزیرخارجه، مقرن و خیلیهای دیگر هم بودند. بحث کردیم و به راهحلی رسیدیم و راهحل ما این شد که بیاییم 7-6 کمیسیون مشترک تاسیس کنیم که اولین و مهمترینش برای امور مذهبی و بهاصطلاح علمایی بود. یعنی علمای دو طرف اختلافاتی که ظاهرا شیعه و سنی دارند را بررسی کنند و راهحل برایش انتخاب کنند و مسئولان دو کشور هم پشت این نظریات بمانند تا مشکلات را کاهش بدهیم. کمیسیون دوم، مربوط به روابط دوجانبه و همکاری کمیسیون اجرایی بود. همچنین یک کمیسیون برای لبنان، یک کمیسیون برای سوریه و یک کمیسیون برای عراق و یکی برای افغانستان و یک کمیسیون برای بقیه کشورها با هم مشترک داشته باشیم که دائما این کمیسیونها باهم کار کنند و به یک جمعبندی برسند. این تصمیم خوبی بود که گرفتیم؛ هردو گفتیم این راه نجات منطقه از اختلافات است ولی خب من که آمدم اینجا کسانی که بایست این کارها را اجرا میکردند، نخواستند انجام شود و آقای سعود فیصل هم به دنبال من آمد که پیگیری کند و پیگیریهایی هم شد و جلسه سفر اولشان خوب بود ولی بعد، هم در آنجا یک مقداری مشکلاتی پیدا کرد و یک مقدار هم که ما مشکلاتی داشتیم و عملا بههم خورد. من این را میدانم که اگر الان در عربستان ارادهای به وجود بیاید و اگر کار مشترکی را شروع کنیم، در همه دنیای اسلام میتوانیم اختلاف بین شیعه و سنی را کم کنیم. چون سوریه یک کشور مستقل است؛ ما باید مواظب باشیم که آنجا اختلافات شیعه و سنی و این مسائل نباشد. خودشان و مردم خودشان مسائلشان را حل کنند و ما هم به حل مشکلات کمک کنیم. عراق و لبنان هم همینگونه هستند. جاهای دیگر هم همینطور است. فکر میکنم همین حالا هم بعد از گذشت 6-5 سال میتوانیم این موضوع را دوباره احیا کنیم؛ البته متناسب با اوضاع امروز منطقه.
حضرتعالی روابط خوب و عمیقی با رهبر انقلاب دارید. اگر برایتان امکان دارد این روابط را توصیف کنید.
بله؛ ما از جوانی با هم دوست بودیم. من 5 سال از آیتا... خامنهای بزرگترم. اولین ملاقات ما در درس خارج آیتا... داماد بود که با هم آشنا شدیم؛ ایشان از من کوچکتر بود. بعد هم رفاقتها عمیق و در دوران مبارزه خیلی عمیقتر شد و بعد از انقلاب دیگر زیادتر شد. در همه کارها با هم بودیم؛ در جنگ و در هرجا که شما فکر میکنید. تا امروز ما همین ارتباطمان وجود دارد. اکنون من و جمعی که ایشان در مجمع منصوب کردهاند، سیاستهای کلی نظام را که در قانون اساسی از وظایف رهبری است آماده میکنیم و به ایشان میدهیم؛ ایشان هم اگر تایید کردند، ابلاغ میکنند. درباره دیگر مسائل معمولی هم در ملاقاتهایی که داریم، بحث میکنیم.
رابطه عاطفی و دوستیتان را در یک جمله توصیف کنید.
عاطفی هم همانطور است. ما خیلی صمیمی هستیم. من و ایشان، همدیگر را خیلی دوست داریم؛ یک منظره کوچک آن در بیمارستان بود وقتی که ایشان جراحی کرده بودند، عیادت من با ایشان در آنجا بسیار صمیمی بود و همان منظرهای شد که دیدید. معتقدم که در حال حاضر آیتا... خامنهای در ایران جایگزینی به این آسانی ندارد و ایشان الان محور اساسی هم برای حیات انقلاب و هم امنیت کشور هستند و ایشان مرکز مدیریت کشور است و ما هم باید به ایشان کمک کنیم.